دلطلب

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی...

دلطلب

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی...

مشخصات بلاگ
دلطلب

خداوندا!
قیامتت را بر پا کن...
تو اگرخسته نشده ای، ماعجیب خسته ایم...

پیوندهای روزانه

روزهای آخر، نفس های آخر...حرم های آخر...خیلی تنگ می گذشت

آخرین برنامه ی اردو، حرم گردی بود، قبر شیخ حر عاملی..

وقتی وارد شدیم اصلن نای ایستادن نداشتم... حاج آقا برای بچه ها توضیح می داد و من غرق در خستگی گوشه ای آواره ی زمین شدم....خسته که نه، حکمن دلخسته بودم...دلم برای حرم تنگ می شد، هوای ماندن داشتم... حس می کردم هنوز لنگ می زنم... حس می کردم هنوز وقت برگشت نشده...باید از حضرت می گرفتم...در پی نشانه بودم...

حرف های حاج آقا که تمام شد بچه ها به راه افتادند... جزو آخرین کسانی بودم برای خروج از مقبره شیخ عاملی... نزدیک پله ها یک پیرمرد خادمی ایستاده بود... انگار کن جو گیر شدم که به او التماس دعا بگویم... همان لحظه پیرمرد دستش را در جیبش کرد و جوری که بقیه ی بچه ها نفهمند صدایم زد...

 آن پیرمرد خادم چند حبه قند حضرت را از جیب کتش بیرون کشید...و با اشاره مرا خاند که جلو بیا...چند تایی از بچه ها متوجه ماجرا شدند و به سرعت دستانشان را دراز کردند به سمتش...همان طور که یکی یکی قند می انداخت داخل دستانشان، به من که عقب تر از همه ایستاده بودم و فقط تماشا می کردم این برکت دادن ها را... اشاره کرد که بیا... و من، انگار  قفل کرده بودم آن لحظه...

حس ذوق مرگی خاص همراه شده بود با مات شدن... مات مات.. وقتی به خودم آمدم که یک حبه قند داخل کاسه ی دستانم انداخته بود...و مرا پر کرده بود از انرژی...

این برکت ها را به فال نیک گرفتم...یعنی آنچه را که می باید می گرفتم...گرفتم...

.........................................................................................................................

پ.ن1: باری یکی از خادمان حرم در تلویزیون می گفت: بعضی وقت ها انگار حضرت خودشان به دلم می اندازد که از غذایشان به یک زائر خاص بدهم و حتا گاهی می شود که زائری میآید و التماس می کند که غذا بگیرد ولی دستم به دادن نمی رود...

پ.ن2:بیشتر از همه از این خوشحالم  که عجب برکتی داشت این التماس دعا... که برکتش نه تنها به خودم بل لااقل به پنج نفر از بچه ها رسید...

پ.ن3: این سفر همه اش برکت بود... غذای حرم، باران، زیارت حضرت معصومه در راه بازگشت، زیارت های باحال و اگر این یکی، دو خاسته ام را حضرت برآورده نمایند تکمیل تکمیلم...

 

نظرات  (۵)

واقعا حریم امن الهی است،وقتی به خادم ها نگاه می کنم انگار اقوام و خویشانم هستند. چقدر نگاهشان آرام وامن است.
خوشا به سعادتتان
پاسخ:
ایشالا روزی شما
۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۹ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!

زیارت قبول


**میلاد امام حسن عسگری مبارک

چشم روشنی صاحب الزمان صلوات**

 

امام حسن عسگری فرمودند:

چه زشت است برای مؤمن، دلبستگی به چیزی که او را خوار کند.

(تحف العقول)

ناگفته هایی ازبمب گذاری در بوستون :

http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=9399

 

 

حقیقت تلخ سیاه پوست بودن درآمریکا به گفته ی بازیگر معروف آمریکایی:

http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=9398

جالب بود.
مطمئنا اون ها خیلی بیشتر از اینکه ما به فکرشان باشیم، به فکر ما هستند.
تلخ است دل مشغولییییییییی ها
پاسخ:
ممنون...
تلخ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">