دلم میخاهد کوچه پس کوچه های خاکی دنیا رابگذرم برای اهلش و بروم...وبروم که به اوج برسم.. دلتنگم...و این دلتنگی با خود برایم بی قراری به ارمغان آورده است... خدایا صدایم را می شنوی... نای داد زدن ندارم...از قلبم بخان ناگفته ها را... تو خوب می دانی عاشقی درد بزرگیست که فقط تو می توانی وصله اش کنی به وصال...
کمک کن که قلبن پا روی قلبم بگذارم و بعد رد شوم از روی من...از روی خودم...
می خاهم که بدانی من راضیم به رضایت...
...................................................................................................................................................................................
پ.ن1: کاش می شد عازم باشیم...چه کنم که هرچه می کنم انگار جورش برای رفتن جور نمی شود...
پ.ن2: همچنین دلمان برای امام رضا هم پر می کشد ....به خصوص که گروهی از دوستان امروز راهی شدند برای مشهد...دل ما با ایشان نیز رفت...